اسکوئر انیکس با شمارهی قبلی این سری ثابت کرد که قصهگوی زبردستی است و حالا قدم اول را برای شماره دوم این سری محکم برداشته است. اگر به دنبال عنوانی متفاوت در بازارِ بازی امروز میگردید، Life Is Strange 2 از بهترینهایی است که نصیبتان خواهد شد.
داستان Life Is Strange 2، یک داستان کاملاً جدید و بیربط به شمارهی قبلی است، اما جزئیات و آدرسدهیهای بازی به شمارهی قبل اصلاً کم نیست. امیدوارم در نقطهای از داستان، Life Is Strange 2 به بازی قبلی ربط پیدا کرده و هیجانمان را چند برابر کند. صحبت از هیجان شد، باید بگویم که ریتم بازی در قسمت اول کند است. یعنی در حدود ۳ ساعت زمان بازی، شما بیشتر وقت خود را صرف دیالوگهای بیهوده میکنید که فقط برای وقتتلفکنی طراحی شدهاند و در میان این دیالوگها و کارهای بیهوده چند اتفاق هیجانانگیز و مهم میافتد. چیزی که باعث شده این موضوع را به عنوان نکتهای منفی دربارهی بازی ذکر نکنم، تجربهام در رابطه با اپیزود اول شمارهی قبل است که به همین اندازه کند پیش میرفت. در آنجا سیستم برگرداندن زمان و قابلیت عکاسی مکس بود که به عنوان مکانیزمهایی نوآورانه در دنیای بازیها اپیزود اول را برای شما لذتبخش میکردند، و در این قسمت قابلیت نقاشی شاون و قدم زدن در جنگلهای زیبای حومهی شهر. ممکن است این موضوع ذهن شما را هم به خودش مشغول کرده باشد که “اگر سیستم برگرداندن زمان که اصلیترین ویژگی Life Is Strange در شمارهی قبل بود برداشته شده است، پس دقیقاً در بازی چکار میکنیم؟”. این ما را به قسمت دوم نقد میرساند: “گیمپلی”.
گیمپلی بازی دقیقاً مانند شمارهی قبل است. شما از زاویهی سوم شخص کنترل شاون را به عهده میگیرید و یک عالمه آیتم در بازی وجود دارد که میتوانید آنها را چک کنید، بخوانید، بردارید و … . قسمت دیگر گیمپلی Life Is Strange 2 به انتخاب دیالوگها و استراتژی مناسب در هنگام مقابله با یک شخص خاص مربوط میشود.
تعداد انتخابهایی که میتوانید انجام دهید مانند The Witcher 3 یا The Council که قبل این بازی نقد کردم زیاد نبوده و تاثیرشان هم بر روی داستان به جز در مواردی خاص زیاد چشمگیر نیست. اما کسی هم انتظار خاصی از سیستم دیالوگ این بازی ندارد، چون چیزهای دیگری هست که میتواند با آنها مخاطب را مشغول کند. حتی برخی جاها پیش خود میگویید که کاش این دیالوگها نبودند، چون بعضیهایشان به قول خودمان خیلی “هندی”اند! دسترسی به موبایل و پویا بودن استفاده از آن به قوت شمارهی قبل در بازی هست و چندی دیگر از مکانیزمهای مربوط به کولهپشتی نیز مانند گذشته تکرار شدهاند. روی هم رفته هیچ چیز خاص یا نوآورانهای تا به اینجای کار به بازی اضافه نشده، اگرچه صحنهی پایانی این اپیزود، نوید اضافه شدن یک مکانیزم کاملاً جدید را به بازی میدهد. باید منتظر بود و دید اسکوئر انیکس چه نقشهای برای اپیزودهای آینده دارد.
بهترین خصوصیت Life Is Strange 2 در اپیزود اول بیشک طراحی هنری و گرافیک آن است. در شمارهی دوم خیلی بیشتر در محیطهای باز قدم میزنید و سازندگان از پس نورپردازی و طراحی هنری بازی به خوبی برآمدهاند. طراحی کاراکترها نیز پیشرفت جزئی داشته است. سبک گرافیکی خاص بازی حفظ شده و در عین حال وسعت پیدا کرده. پس از اینکه از شهر بیرون میآیید و برای کمپزدن به جنگل میروید، گرافیک زیبای بازی شروع به خودنمایی میکند. نور آفتاب از لابهلای شاخههای درختان عبور کرده و بارقههای نور را ایجاد میکند که بسیار زیباست و حس در جنگل بودن را منتقل میکند. فیزیک برگ درختان به خوبی کار شده و برای این سبک از گرافیک که نمیتوان آن را واقعگرایانه خواند کافی و حتی فراتر از کافی است.
منبع : گیم فا
هنوز بررسیای ثبت نشده است.