نویسنده: حامد هلالی 
نقد و بررسی بازی Greedfall
بازی Greedfall ساخته جدید استدیوی اسپایدرز، یک نقش آفرینی جذاب با داستان های متنوع و جالبی است که شما را در قالب شخصیت های مختلف وارد جریان های متفاوتی می کند و مدت زمان بسیار زیادی می تواند طرفداران بازی های سبک نقش آفرینی را در خود غرق کند. پس از اولین تجربه خود از بازی Greedfall متوجه برخی از شباهت های آن با سری بازی های مجموعه The Witcher خواهید شد. سازندگان این بازی در استدیوی اسپایدرز تا حد زیادی از سبک و سیاق بازی The Witcher الهام گرفته اند اما خوب آنطور که باید و شاید، نتوانسته اند در ارائه تجربه ای بدون نقص و کامل از هر نظر، عملکرد موفقی داشته باشند.
بدون شک اولین لازمه یک بازی نقش آفرینی، داستانی منشعب و بزرگ است که بتوانید آزادانه حوادث آن را رقم بزنید و همانطور که از نام سبکش پیداست، شخصیت منحصر به فرد خود را پر و بال دهید و داستان مخصوص به خود را روایت کنید. ماجرای بازی در جزیره ای به نام Teer Fradee جریان دارد. یک بیماری عجیب و غریب درحال شیوع در شهرهای این جزیره است و شما در قالب شخصیت اصلی بازی وظیفه دارید در نقاط مختلف جهان این بازی، به جستجوی راه درمان این بیماری بپردازید و جزیره را از چنگ این بیماری بدخیم نجات دهید. یکی از ارکان اصلی بازی های نقش آفرینی از حیث داستان گویی آنها، سیستم انتخاب دیالوگ ها و انجام مکالمات تاثیرگذار با دیگر شخصیت های بازی است. بازی Greedfall در زمینه طراحی سیستم انتخاب دیالوگ و تعیین دیالوگ های مناسب و بعضا پیچیده و دقیق، کار خود را به خوبی انجام داده است و چنانچه به خوبی به یکی از زبان های پشتیبانی شده در بازی (از جمله زبان انگلیسی) تسلط داشته باشید، حسابی از صحبت کردن با دیگر کاراکترهای بازی لذت خواهید برد. مهم تر از آن اینکه کاراکترهای جانبی و ان پی سی های قرار گرفته در جای جای نقشه بزرگ بازی، از اقوام مختلفی تشکیل شده اند که تفاوتشان را به خوبی می توان از ظاهر و دیگر ویژگی های شخصیتی آن ها متوجه شد. این دسته های مختلف مردم در شهرهای متفاوت بازی، از فرهنگ و اخلاق متفاوتی برخوردارند و هنگام مواجه شدن با هر کدام از آنها، باید با آمادگی قبلی مورد نیاز وارد میدان شوید و کار خود را به پیش ببرید.
فعالیت های شما در قالب شخصیت اصلی بازی را به طور کلی می توان به سه بخش تقسیم کرد. در وهله اول باید مشغول طی کردن خط داستانی اصلی بازی شوید و با دنبال کردن سرنخ های مربوط به بیماری درحال شیوع در جزیره، راه مقابله با آن را پیدا کنید و به جلوگیری از بیشتر شدن آمار کشته شدگان این بیماری بپردازید. سپس همانند دیگر بازی های نقش آفرینی و جهان باز، می توانید به انجام ماموریت های جانبی بپردازید و در سومین بخش که می توان آن را هم در دسته فعالیت های جانبی بازی در نظر گرفت، به برقراری ارتباط با اعضای گروه خود بپردازید و با انجام ماموریت هایی برای آنها، الزامات مختلف را به دست بیاورید و بیشتر از قبل در بازی پیشروی کنید.
بازی Greedfall در زمینه وسعت نقشه و جزئیات داستانی و عمق شخصیت پردازی، به هیچ وجه در حد و اندازه سری بازی های The Witcher ظاهر نمی شود و حتی سیستم دیالوگ هایش هم آن تنوع و روند مهیجی که بازیکن را به خود جذب کنند ندارند. اما اگر آن را در قیاس قدرت سازندگانش و امکانات تولید بازی آنها در نظر بگیریم، می توان در کل آن را یک بازی موفق و خلاقانه دانست. از طرفی هم به عنوان یکی از نقاط قوت خیلی خوب بازی، می توان به وجود شش گروه مختلف انسانی در بازی اشاره کرد که می توانید با توجه به ویژگی های منحصر به فرد هر یک از آنها در مبارزه، جادو و خیلی دیگر از فعالیت های مختص دنیای Greedfall، گروه مورد علاقه خود را انتخاب کنید و به بازی بپردازید. همچنین در بازی روابط سیاسی با دیگر گروه ها و شهرهای مختلف جزیره، تاثیر چشمگیری در روند داستانی خواهند داشت و باید توجه ویژه ای به برخورد خود با دسته های مختلف دیگر، ان پی سی های غریبه در شهرهای جدید و خیلی دیگر از المان های موجود در جهان بازی داشته باشید.
اما مهم ترین نقطه ضعف بازی را می توان در سیستم مبارزات و گیم پلی آن پیدا کرد. به طوری که پس از چند ساعت جستجو در محیط بازی و سپری کردن تعدادی از مبارزات بازی، به احتمال خیلی زیاد از سیستم مبارزات تکراری آن خسته خواهید شد و شاید از ادامه دادن آن دست بکشید. اما این توصیف از بازی را هنگامی می توان مصداق آن دانست که گریدفال را با بازی های موفق و بسیار محبوب سبک نقش آفرینی مقایسه کرد. اگر همچنان از طرفداران دو آتیشه و پر و پا قرص بازی های سبک نقش آفرینی هستید و از سیستم انتخاب دیالوگ ها و خلق خط داستانی منحصر به فرد خود لذت می برید، قطعا بازی Greedfall انتخاب خوبی خواهد بود و حداقل تا انتشار یک بازی جدید و بزرگتر در این سبک، می تواند حسابی شما را سرگرم نگه دارد.
